دسته: قصه ها

نقشه‌کشی که دنیا را وارونه ترسیم کرد 0

نقشه‌کشی که دنیا را وارونه ترسیم کرد

در شهری که همه چیزش طبق قانون و نقشه پیش می‌رفت، مردی زندگی می‌کرد به نام استاد الیاس. او مشهورترین نقشه‌کش آن سرزمین بود. نقشه‌های او آنقدر دقیق بودند که می‌شد با آن‌ها جای...

داستان جوانه بلوط 0

داستان جوانه بلوط

در یک دشت وسیع و قدیمی، جایی که بادها داستان‌های هزاران ساله را زمزمه می‌کردند، یک درخت بلوط کهنسال و باعظمت زندگی می‌کرد. ریشه‌هایش چنان عمیق در خاک فرو رفته بودند که گویی قلب...

داستان باغبان و رودخانه کوچک 0

داستان باغبان و رودخانه کوچک

در دره‌ای سرسبز و آرام، که بین دو کوه بلند پنهان شده بود، باغبان پیری زندگی می‌کرد. باغ او شهرت جهانی نداشت، اما برای خود باغبان، بهشت کوچکی بود. در میان تمام شگفتی‌های این...

ساعت‌سازی که زمان را دوباره کوک کرد 0

ساعت‌سازی که زمان را دوباره کوک کرد

در کوچه‌ای سنگفرش شده و قدیمی، که انگار زمان در آن از حرکت ایستاده بود، مغازه کوچکی قرار داشت. بالای درِ چوبی آن، تابلویی آویزان بود که رویش با خطی زیبا نوشته شده بود:...

پازلی که یک تکه‌اش همیشه گم بود 0

پازلی که یک تکه‌اش همیشه گم بود

در شهری که به خاطر هنرمندانش مشهور بود، پیرزنی زندگی می‌کرد به نام الینا، که همه او را به عنوان “بانوی پازل‌ها” می‌شناختند. کارگاه کوچک او پر بود از هزاران جعبه پازل، از مناظر...