حالت ذهنی کودک شرمگین
علائم بالا آمدن حالت ذهنی یا مود کودک شرمگین:
حالت ذهنی کودک شرمگین یکی از زیرشخصیتهای درونی ماست که معمولاً در پاسخ به طرحوارههای ناسازگار اولیه فعال میشود. در این حالت، فرد به نوعی در کودکی خود گیر میافتد و احساساتی عمیقاً دردناک را تجربه میکند.
1. افکار رایج در کودک شرمگین:
- “من کافی نیستم.”
- “همه به من میخندند.”
- “هیچکس مرا دوست ندارد.”
- “من همیشه اشتباه میکنم.”
- “اگر دیگران بفهمند من چه کسی هستم، مرا طرد میکنند.”
این افکار معمولاً منفی و خودسرزنشگرانه هستند و به شکلی ناخودآگاه تکرار میشوند.
2. گفتگوهای درونی:
- حالت ذهنی کودک شرمگین، صدایی درونی دارد که بسیار قضاوتگر و تحقیرکننده است.
برای مثال:
“چرا اینقدر احمق بودم؟”
“هیچ وقت نمیتوانم چیزی را درست انجام دهم.”
“من بد هستم؛ دیگران خوباند.”
3. احساسات:
- شرم: احساس خجالت عمیق، گویی که “من ذاتاً معیوب هستم.”
- ترس: ترس از قضاوت شدن، تحقیر شدن یا طرد شدن.
- اندوه: حس غمگینی عمیق و بیپناهی.
- خشم فروخورده: گاهی این احساس به شکل خشم سرکوبشده بروز میکند، اما اغلب به دلیل شرم بازداری میشود.
- ناامیدی: حسی که هیچ چیز بهتر نخواهد شد.
4. رفتارها:
- اجتناب: فرد ممکن است از موقعیتهای اجتماعی یا عاطفی که او را در معرض قضاوت قرار میدهد، دوری کند.
- کنارهگیری: گوشهگیری، سکوت و تلاش برای دیده نشدن.
- عذرخواهی بیش از حد: مدام از دیگران معذرتخواهی میکند، حتی زمانی که ضرورتی ندارد.
- سرکوب احساسات: عدم ابراز نیازها و احساسات واقعی خود، برای جلوگیری از طرد شدن یا قضاوت.
- مطیع بودن: تلاش برای راضی نگه داشتن دیگران به هر قیمتی.
5. ارتباط با طرحوارهها:
حالت ذهنی کودک شرمگین معمولاً با این طرحوارهها در ارتباط است:
- طرحواره نقص/شرم: باور به این که “من ذاتاً معیوب و نالایق هستم.”
- طرحواره طرد اجتماعی: احساس تعلق نداشتن به گروه یا جامعه.
- طرحواره معیارهای سختگیرانه: تلاش برای کامل بودن و ترس از شکست.
- طرحواره وابستگی/بیکفایتی: احساس نیاز به دیگران برای حمایت و راهنمایی.
- طرحواره انزوای اجتماعی: احساس متفاوت بودن و عدم ارتباط با دیگران.
آخرین دیدگاهها