کتاب تککاری: فرمولِ سادهی دستیابی به نتایج خارقالعاده در زندگی و کار!
منتشر شده · بروزرسانی شده

آیا احساس میکنید غرق در انبوهی از وظایف و مسئولیتها هستید و نمیدانید از کجا شروع کنید؟ آیا آرزوی دستیابی به موفقیتهای بزرگ را دارید، اما نمیدانید چگونه تمرکز خود را حفظ کنید و از پراکندگی انرژی جلوگیری کنید؟ کتاب “تککاری: تنها چیزی که باید انجام دهید، تا زندگی خود را فوقالعاده کنید” اثر گری کلر و جی پاپاسان، راه حلی ساده و قدرتمند برای این مشکل ارائه میدهد.
این کتاب، با به چالش کشیدن باورهای رایج درباره بهرهوری، به شما نشان میدهد که کلید دستیابی به نتایج خارقالعاده، تمرکز بر یک چیز واحد و حذف عوامل مزاحم است.
در این کتاب، شما:
- با دروغهایی که مانع از تمرکز شما میشوند، آشنا خواهید شد: باورهای غلطی مانند اهمیت یکسان همه چیزها، قدرت چندوظیفهگی، لزوم انضباط آهنین و افسانه تعادل در زندگی.
- “حقیقت ساده” را کشف خواهید کرد: اینکه با تمرکز بر روی مهمترین کار در هر لحظه، میتوانید نتایجی فراتر از تصور خود به دست آورید.
- با “سوال تمرکز” آشنا خواهید شد: پرسشی قدرتمند که به شما کمک میکند تا در هر لحظه، مهمترین کار را شناسایی کنید و بر روی آن تمرکز کنید.
- خواهید آموخت که چگونه اهداف بزرگ خود را به اهداف کوچکتر و قابل مدیریتتر تقسیم کنید و با قدمهای کوچک، به سوی موفقیت حرکت کنید.
- روشهای افزایش بهرهوری، غلبه بر عوامل مزاحم و ایجاد عادتهای سازنده را یاد خواهید گرفت.
“تککاری” کتابی است برای کسانی که میخواهند:
- تمرکز خود را افزایش دهند.
- بهرهوری خود را بهبود بخشند.
- اهداف بزرگ خود را محقق کنند.
- زندگی معنادارتر و رضایتبخشتری داشته باشند.
- از پراکندگی انرژی جلوگیری کنند و زمان خود را به طور موثرتری مدیریت کنند.
اگر به دنبال راه حلی ساده و عملی برای دستیابی به نتایج خارقالعاده در زندگی و کار خود هستید، “تککاری” را از دست ندهید!
فهرست مطالب کتاب “تککاری: تنها چیزی که باید انجام دهید، تا زندگی خود را فوقالعاده کنید” (The ONE Thing: The Surprisingly Simple Truth Behind Extraordinary Results) اثر گری کلر (Gary Keller) و جی پاپاسان (Jay Papasan) به شرح زیر است:
بخش اول: دروغها: آنها شما را از هدف دور میکنند
- دروغ شماره 1: همه چیز به یک اندازه مهم است
- دروغ شماره 2: چندوظیفهگی
- دروغ شماره 3: یک زندگی موفقیتآمیز نیازمند انضباط است
- دروغ شماره 4: قدرت اراده همیشه در دسترس است
- دروغ شماره 5: زندگی متعادل
بخش دوم: حقیقت: راه رسیدن به نتایج فوقالعاده
- حقیقت ساده
- سؤال تمرکز
بخش سوم: نتایج فوقالعاده
- به هدفتان برسید
- اولویت دار عمل کنید
- بهره وری داشته باشید
- سه تعهد
- چهار دزد
- سفر
این فهرست نشان میدهد که کتاب چگونه بر اهمیت تمرکز بر یک چیز واحد برای دستیابی به نتایج فوقالعاده تأکید میکند و در این راستا، باورهای غلط رایج را به چالش میکشد.
فصل اول
تنها چیزی که باید انجام دهید، تا زندگی خود را فوقالعاده کنید” با عنوان “دروغ شماره 1: همه چیز به یک اندازه مهم است” به بررسی و رد این باور غلط میپردازد که تمام وظایف و فعالیتهایی که در طول روز انجام میدهیم، از یک درجه اهمیت برخوردارند. گری کلر و جی پاپاسان در این فصل استدلال میکنند که این باور، یکی از بزرگترین موانع بر سر راه دستیابی به نتایج خارقالعاده است و منجر به پراکندگی انرژی، اتلاف وقت و عدم تمرکز بر روی امور اساسی و کلیدی میشود.
کلر و پاپاسان در این فصل، به خوانندگان یادآوری میکنند که اصل پارتو (قانون ۲۰/۸۰) در بسیاری از جنبههای زندگی صدق میکند. این اصل بیان میکند که معمولاً ۸۰ درصد نتایج، از ۲۰ درصد تلاشها حاصل میشود. به عبارت دیگر، تعداد کمی از فعالیتها، تاثیر بسیار بیشتری نسبت به بقیه فعالیتها دارند.
کلر و پاپاسان در این فصل، به خوانندگان توصیه میکنند که از “فهرست انجام کارها” دوری کنند و به جای آن، بر روی “تعیین اولویتها” تمرکز کنند. آنها معتقدند که فهرست انجام کارها، اغلب شامل تعداد زیادی از وظایف کماهمیت و غیرضروری است که وقت و انرژی ما را هدر میدهند.
آنها در ادامه، به بررسی روشهای تعیین اولویتها میپردازند و به خوانندگان کمک میکنند تا مهمترین وظایف خود را شناسایی کنند. آنها به اهمیت “سوال تمرکز” (The Focusing Question) اشاره میکنند:
“چه یک کاری را میتوانم انجام دهم، به گونهای که انجام آن، سایر کارها را آسانتر یا غیرضروری کند؟”
آنها معتقدند که با پرسیدن این سوال، میتوانیم به طور مداوم بر روی مهمترین کاری که در حال حاضر میتوانیم انجام دهیم، تمرکز کنیم و از پراکندگی انرژی جلوگیری کنیم.
کلر و پاپاسان در این فصل، به خوانندگان توصیه میکنند که از “اصل هدفگذاری” (Goal Setting to the Now) استفاده کنند. این اصل بیان میکند که باید از اهداف بلندمدت خود شروع کنیم و به طور معکوس به سمت اهداف کوتاهمدت و در نهایت، به سمت اقدامی که هم اکنون میتوانیم انجام دهیم، حرکت کنیم.
کلر و پاپاسان در این فصل، به خوانندگان هشدار میدهند که از “تله انجام دادن همه چیز” دوری کنند. آنها معتقدند که تلاش برای انجام دادن همه چیز، نه تنها غیرممکن است، بلکه منجر به کاهش بهرهوری، افزایش استرس و عدم رضایت میشود.
به طور خلاصه، فصل اول “تککاری” به ما یادآوری میکند که همه چیز به یک اندازه مهم نیست و باید بر روی مهمترین کارها تمرکز کنیم. این فصل به ما میگوید که باید از فهرست انجام کارها دوری کنیم، از سوال تمرکز استفاده کنیم، از اصل هدفگذاری استفاده کنیم و از تلهی انجام دادن همه چیز اجتناب کنیم. در واقع، این فصل به ما میآموزد که برای دستیابی به نتایج خارقالعاده، باید از انتخابگری هوشمندانه استفاده کنیم و تنها بر روی ۲۰ درصدی که ۸۰ درصد نتایج را رقم میزنند، تمرکز کنیم.
فصل دوم
” تنها چیزی که باید انجام دهید، تا زندگی خود را فوقالعاده کنید” با عنوان “دروغ شماره 2: چندوظیفهگی” به بررسی و رد این باور رایج میپردازد که چندوظیفهگی (Multitasking) یا انجام چند کار به طور همزمان، راهی موثر برای افزایش بهرهوری و صرفهجویی در زمان است. گری کلر و جی پاپاسان در این فصل با تکیه بر تحقیقات علمی و مثالهای عملی نشان میدهند که چندوظیفهگی، در واقع یک توهم است و منجر به کاهش تمرکز، افزایش خطاها و کاهش کیفیت کار میشود.
کلر و پاپاسان در این فصل، استدلال میکنند که مغز انسان، به طور موثر برای انجام چند کار به طور همزمان طراحی نشده است. زمانی که ما تلاش میکنیم تا چند کار را به طور همزمان انجام دهیم، در واقع، مغز ما به طور مکرر بین این کارها جابجا میشود و این جابجایی مداوم، منجر به کاهش تمرکز و افزایش خستگی ذهنی میشود.
کلر و پاپاسان در این فصل، به “هزینه جابجایی” (Switching Cost) اشاره میکنند. هزینه جابجایی، به زمان و انرژیای اشاره دارد که برای جابجایی بین کارها صرف میشود. زمانی که ما به طور مداوم بین کارها جابجا میشویم، هزینههای جابجایی انباشته میشوند و در نهایت، منجر به کاهش بهرهوری و اتلاف وقت میشوند.
کلر و پاپاسان در این فصل، به “تاثیر چندوظیفهگی بر هوش” نیز اشاره میکنند. تحقیقات نشان داده است که چندوظیفهگی، میتواند به طور موقت باعث کاهش ضریب هوشی (IQ) شود.
کلر و پاپاسان در این فصل، به خوانندگان توصیه میکنند که از “تککاری” (Monotasking) به عنوان راه حلی برای افزایش بهرهوری و کاهش استرس استفاده کنند. تککاری، به این معناست که بر روی یک کار واحد تمرکز کنید تا زمانی که آن کار به پایان برسد.
کلر و پاپاسان در این فصل، راهکارهایی را برای اجتناب از چندوظیفهگی ارائه میدهند، از جمله:
- تعیین یک اولویت اصلی: هر روز، مهمترین کاری که باید انجام دهید را مشخص کنید و تمام تلاش خود را برای به پایان رساندن آن کار متمرکز کنید.
- ایجاد یک محیط کار بدون مزاحمت: سعی کنید در محیطی کار کنید که حواس شما پرت نشود و بتوانید به طور کامل بر روی کار خود تمرکز کنید.
- استفاده از تکنیک پومودورو: از تکنیک پومودورو برای تقسیم زمان کار به بازههای 25 دقیقهای و استراحتهای کوتاه استفاده کنید.
- یادگیری “نه گفتن”: یاد بگیرید که به درخواستهایی که تمرکز شما را بر هم میزنند، “نه” بگویید.
به طور خلاصه، فصل دوم “تککاری” به ما یادآوری میکند که چندوظیفهگی یک توهم است و برای افزایش بهرهوری، باید از تککاری استفاده کنیم. این فصل به ما میگوید که باید تمرکز خود را بر روی یک کار واحد متمرکز کنیم، از هزینههای جابجایی آگاه باشیم و با ایجاد یک محیط کار بدون مزاحمت، از حواسپرتی جلوگیری کنیم. در واقع، این فصل به ما میآموزد که برای طی کردن مسیر موفقیت با سرعت و دقت، باید از سوار شدن بر اسب های متعدد خودداری کرده و با تمام وجود، بر یک اسب متمرکز شویم.
فصل سوم
” تنها چیزی که باید انجام دهید، تا زندگی خود را فوقالعاده کنید” با عنوان “دروغ شماره 3: یک زندگی موفقیتآمیز نیازمند انضباط است” به بررسی و رد این باور میپردازد که برای دستیابی به موفقیت، نیاز به انضباط شدید و مداوم است. گری کلر و جی پاپاسان در این فصل، با ارائه دیدگاهی متفاوت، استدلال میکنند که انضباط، به خودی خود یک هدف نیست، بلکه ابزاری است که میتوان از آن برای ایجاد عادتهای مثبت و خودکارسازی رفتارهای مطلوب استفاده کرد.
کلر و پاپاسان در این فصل، به خوانندگان یادآوری میکنند که انضباط، یک منبع محدود است. آنها معتقدند که افراد، تنها مقدار محدودی انضباط در اختیار دارند و با استفادهی بیش از حد از آن، در معرض فرسودگی و کاهش اراده قرار میگیرند.
کلر و پاپاسان در این فصل، به “قدرت عادتها” اشاره میکنند. آنها معتقدند که ایجاد عادتهای مثبت، بهترین راه برای دستیابی به موفقیتهای بزرگ است. زمانی که یک رفتار به عادت تبدیل میشود، دیگر نیازی به استفاده از انضباط برای انجام آن نیست و به طور خودکار و بدون تلاش آگاهانه انجام میشود.
کلر و پاپاسان در این فصل، به “اهمیت انتخاب عادتهای درست” تاکید میکنند. آنها معتقدند که تمام عادتها، به یک اندازه مفید نیستند و باید عادتهایی را انتخاب کرد که بیشترین تاثیر را بر روی دستیابی به اهداف ما داشته باشند.
کلر و پاپاسان در این فصل، به خوانندگان توصیه میکنند که از “استراتژی ساخت عادت” (Habit-Building Strategy) استفاده کنند. این استراتژی شامل مراحل زیر است:
- انتخاب یک عادت جدید: عادت جدیدی را انتخاب کنید که به شما در رسیدن به اهدافتان کمک کند.
- تعیین یک زمان و مکان مشخص: برای انجام عادت جدید، یک زمان و مکان مشخص تعیین کنید.
- شروع کردن با یک اقدام کوچک: با یک اقدام کوچک و آسان شروع کنید تا ایجاد عادت، برای شما آسانتر شود.
- تکرار مداوم: عادت جدید را به طور مداوم تکرار کنید تا به بخشی از زندگی شما تبدیل شود.
- پاداش دادن به خود: پس از انجام عادت جدید، به خودتان پاداش دهید تا انگیزه خود را حفظ کنید.
کلر و پاپاسان در این فصل، به خوانندگان توصیه میکنند که بر روی “یک عادت در یک زمان” تمرکز کنند. آنها معتقدند که تلاش برای ایجاد چند عادت به طور همزمان، میتواند منجر به فرسودگی و کاهش احتمال موفقیت شود.
به طور خلاصه، فصل سوم “تککاری” به ما یادآوری میکند که برای دستیابی به موفقیت، نیازی به انضباط شدید و مداوم نداریم. این فصل به ما میگوید که باید بر روی ایجاد عادتهای مثبت تمرکز کنیم و از استراتژی ساخت عادت استفاده کنیم تا رفتارهای مطلوب را خودکار کنیم. در واقع، این فصل به ما میآموزد که انضباط، تنها یک سکوی پرتاب به سوی ایجاد عادت است و پس از آن، عادتها هستند که سکان هدایت زندگی ما را در دست میگیرند.
فصل چهارم
تنها چیزی که باید انجام دهید، تا زندگی خود را فوقالعاده کنید” با عنوان “دروغ شماره 4: قدرت اراده همیشه در دسترس است” به بررسی و رد این باور غلط میپردازد که قدرت اراده یک منبع نامحدود است که همیشه میتوان به آن تکیه کرد. گری کلر و جی پاپاسان در این فصل با تکیه بر تحقیقات علمی و مثالهای عملی نشان میدهند که قدرت اراده، در واقع یک منبع محدود است که در طول روز کاهش مییابد و برای استفاده بهینه از آن، باید آن را مدیریت و حفظ کرد.
کلر و پاپاسان در این فصل، به خوانندگان یادآوری میکنند که قدرت اراده، مانند یک ماهیچه است. هر چه بیشتر از آن استفاده کنید، خستهتر میشود. به همین دلیل، مهم است که از قدرت اراده خود به طور هوشمندانه استفاده کنید و آن را برای تصمیمات مهم و کارهای کلیدی ذخیره کنید.
کلر و پاپاسان در این فصل، به “فرسودگی اراده” (Ego Depletion) اشاره میکنند. فرسودگی اراده، به وضعیتی اشاره دارد که در آن قدرت اراده ما به دلیل استفادهی بیش از حد، کاهش مییابد و ما در برابر وسوسهها آسیبپذیرتر میشویم.
کلر و پاپاسان در این فصل، راهکارهایی را برای حفظ و مدیریت قدرت اراده ارائه میدهند، از جمله:
- اولویتبندی وظایف: مهمترین کار خود را در ابتدای روز، زمانی که قدرت اراده شما در بالاترین سطح قرار دارد، انجام دهید.
- ایجاد روالهای منظم: روالهای منظم، نیاز به استفاده از قدرت اراده را کاهش میدهند.
- استراحت کافی: خواب کافی، به شما کمک میکند تا قدرت اراده خود را تجدید کنید.
- تغذیه مناسب: تغذیه سالم، انرژی لازم برای عملکرد بهینه مغز را فراهم میکند.
- اجتناب از وسوسهها: سعی کنید از موقعیتهایی که شما را در معرض وسوسهها قرار میدهند، دوری کنید.
کلر و پاپاسان در این فصل، به خوانندگان توصیه میکنند که به جای تلاش برای افزایش قدرت اراده خود، بر روی “ایجاد محیطی” تمرکز کنند که به آنها کمک کند تا از وسوسهها اجتناب کنند و بر روی کارهای مهم تمرکز کنند.
به طور خلاصه، فصل چهارم “تککاری” به ما یادآوری میکند که قدرت اراده، یک منبع محدود است و باید به طور هوشمندانه از آن استفاده کنیم. این فصل به ما میگوید که باید وظایف خود را اولویتبندی کنیم، روالهای منظم ایجاد کنیم، استراحت کافی داشته باشیم، تغذیه مناسب داشته باشیم و از وسوسهها اجتناب کنیم. در واقع، این فصل به ما میآموزد که به جای تکیه صرف بر قدرت درونی، باید محیطی بیرونی را طراحی کنیم که به ما در مسیر درست، کمک کند.
فصل پنجم
تنها چیزی که باید انجام دهید، تا زندگی خود را فوقالعاده کنید” با عنوان “دروغ شماره 5: زندگی متعادل” به بررسی و رد این باور رایج میپردازد که برای دستیابی به موفقیت و خوشبختی، باید به دنبال ایجاد تعادل کامل بین تمام جنبههای زندگی (مانند کار، خانواده، سلامتی، روابط اجتماعی و غیره) بود. گری کلر و جی پاپاسان در این فصل با استدلالهای متقاعدکننده، نشان میدهند که تلاش برای ایجاد تعادل کامل، نه تنها غیرممکن است، بلکه میتواند منجر به استرس، احساس گناه و عدم دستیابی به پتانسیل کامل در هیچ زمینهای شود.
کلر و پاپاسان در این فصل، به خوانندگان یادآوری میکنند که “تعادل، یک افسانه است”. آنها معتقدند که زندگی، مجموعهای از دورهها و فصول مختلف است که در هر دوره، جنبههای خاصی از زندگی نیازمند توجه و تمرکز بیشتری هستند. تلاش برای تقسیم مساوی زمان و انرژی بین تمام جنبههای زندگی، غیرواقعی و غیرعملی است.
کلر و پاپاسان در این فصل، به جای تعادل، مفهوم “توازن متقابل” (Counterbalance) را پیشنهاد میکنند. توازن متقابل، به این معناست که در یک دوره زمانی خاص، بر روی یک جنبه از زندگی تمرکز کنید و سایر جنبهها را به حالت تعلیق درآورید. سپس، در دوره بعدی، بر روی جنبه دیگری تمرکز کنید و جنبههای قبلی را به حالت تعلیق درآورید. این رویکرد، به شما امکان میدهد تا به طور کامل بر روی یک چیز تمرکز کنید و در عین حال، از سایر جنبههای زندگی خود غافل نشوید.
کلر و پاپاسان در این فصل، به اهمیت “تعیین اولویتها” اشاره میکنند. آنها معتقدند که باید به طور واضح مشخص کنید که چه چیزهایی در زندگی شما اهمیت دارند و بر اساس این اولویتها، تصمیم بگیرید که چگونه زمان و انرژی خود را صرف کنید.
کلر و پاپاسان در این فصل، به خوانندگان توصیه میکنند که “از فداکاری نترسند”. آنها معتقدند که برای دستیابی به موفقیتهای بزرگ، باید گاهی اوقات، جنبههایی از زندگی خود را قربانی کنید. این به این معنا نیست که باید از تمام جنبههای دیگر زندگی خود غافل شوید، بلکه به این معناست که باید آگاهانه انتخاب کنید که در یک دوره زمانی خاص، چه چیزهایی را در اولویت قرار میدهید و چه چیزهایی را به حالت تعلیق در میآورید.
کلر و پاپاسان در این فصل، به اهمیت “برنامهریزی” اشاره میکنند. آنها معتقدند که برای مدیریت موثر زمان و انرژی خود، باید یک برنامه مشخص و قابل انعطاف داشته باشید.
به طور خلاصه، فصل پنجم “تککاری” به ما یادآوری میکند که زندگی متعادل، یک هدف دستنیافتنی و گمراهکننده است. این فصل به ما میگوید که باید به جای تلاش برای ایجاد تعادل کامل، بر روی اولویتبندی، توازن متقابل و فداکاریهای آگاهانه تمرکز کنیم. در واقع، این فصل به ما میآموزد که برای صعود به قلههای موفقیت، باید گاهی از همهی بارها دست کشید و تمام تمرکز و انرژی خود را بر روی یک هدف متمرکز نمود.
فصل ششم
تنها چیزی که باید انجام دهید، تا زندگی خود را فوقالعاده کنید” با عنوان “حقیقت ساده” (The Simple Truth) به بیان اصلیترین و مهمترین مفهوم کتاب میپردازد. گری کلر و جی پاپاسان در این فصل، عصارهی تمام استدلالها و یافتههای قبلی را در یک جمله خلاصه میکنند و آن را به عنوان “حقیقت ساده” معرفی مینمایند:
“نتایج فوقالعاده، به طور متوالی و پیوسته از طریق تمرکز بر روی یک چیز بدست میآیند.”
کلر و پاپاسان در این فصل، به خوانندگان یادآوری میکنند که این جمله، صرفاً یک شعار انگیزشی نیست، بلکه یک اصل بنیادین است که بر اساس تحقیقات علمی، تجربیات عملی و مشاهدات دقیق بنا شده است. آنها معتقدند که این اصل، در تمام جنبههای زندگی صدق میکند و میتواند به افراد در دستیابی به موفقیتهای بزرگ در هر زمینهای کمک کند.
کلر و پاپاسان در این فصل، به اهمیت “تمرکز” (Focus) تاکید میکنند. آنها معتقدند که تمرکز، کلید دستیابی به نتایج فوقالعاده است و بدون تمرکز، تلاشها و استعدادها هدر میروند.
کلر و پاپاسان در این فصل، به خوانندگان توصیه میکنند که هر روز، “تنها یک کار مهم” (One Thing) را انتخاب کنند و تمام تلاش خود را برای به پایان رساندن آن کار متمرکز کنند. آنها معتقدند که این کار، باید مهمترین کاری باشد که در حال حاضر میتوانند انجام دهند و انجام آن، سایر کارها را آسانتر یا غیرضروری کند.
کلر و پاپاسان در این فصل، به “قدرت دومینو” (Domino Effect) اشاره میکنند. آنها معتقدند که انجام یک کار مهم، میتواند زنجیرهای از رویدادهای مثبت را به راه اندازد و به طور غیرمستقیم، به دستیابی به سایر اهداف نیز کمک کند.
کلر و پاپاسان در این فصل، به خوانندگان توصیه میکنند که از “سوال تمرکز” (The Focusing Question) به طور مداوم استفاده کنند تا بتوانند در هر لحظه، مهمترین کار را شناسایی کنند.
کلر و پاپاسان در این فصل، به خوانندگان یادآوری میکنند که “سادگی، کلید پیچیدگی است”. آنها معتقدند که با تمرکز بر روی یک چیز، میتوان از پیچیدگیهای غیرضروری اجتناب کرد و به طور موثرتری به اهداف خود رسید.
به طور خلاصه، فصل ششم “تککاری” به ما یادآوری میکند که حقیقت ساده این است: نتایج فوقالعاده، به طور متوالی و پیوسته از طریق تمرکز بر روی یک چیز بدست میآیند. این فصل به ما میگوید که باید تمرکز خود را بر روی مهمترین کارها متمرکز کنیم، از قدرت دومینو استفاده کنیم و از پیچیدگیهای غیرضروری اجتناب کنیم. در واقع، این فصل به ما میآموزد که برای رسیدن به اوج، لازم نیست همه کارها را انجام دهیم، بلکه کافی است مهمترین کار را به درستی انجام دهیم و اجازه دهیم تا اثر دومینویی آن، ما را به سوی موفقیت هدایت کند.
فصل هفتم
تنها چیزی که باید انجام دهید، تا زندگی خود را فوقالعاده کنید” با عنوان “به هدفتان برسید” (Goal Setting to the Now) به بررسی فرآیند هدفگذاری و چگونگی استفاده از “سوال تمرکز” برای تعیین اهداف کوچکتر و عملیتر که در نهایت به تحقق اهداف بزرگتر و بلندمدت منجر میشوند، میپردازد. گری کلر و جی پاپاسان در این فصل، به خوانندگان نشان میدهند که چگونه میتوانند با داشتن یک هدف مشخص و با تقسیم آن به مراحل کوچکتر، مسیر رسیدن به موفقیت را هموارتر و قابل مدیریتتر سازند.
کلر و پاپاسان در این فصل، به خوانندگان یادآوری میکنند که “همه چیز با یک هدف شروع میشود”. آنها معتقدند که بدون داشتن یک هدف مشخص، تلاشها پراکنده و بینتیجه خواهند بود.
کلر و پاپاسان در این فصل، به “اهمیت تعیین اهداف بزرگ” (Big-Picture Goal Setting) اشاره میکنند. آنها معتقدند که اهداف بزرگ، انگیزه و اشتیاق لازم برای تلاش و پشتکار را فراهم میکنند.
کلر و پاپاسان در این فصل، به “مراحل مختلف هدفگذاری” میپردازند و به خوانندگان توصیه میکنند که از یک فرآیند گام به گام برای تعیین اهداف خود استفاده کنند:
- هدف بزرگ: یک هدف بزرگ و بلندمدت را مشخص کنید که به آن اشتیاق دارید.
- هدف پنج ساله: تصور کنید که پنج سال دیگر از الان کجا میخواهید باشید و چه چیزی میخواهید داشته باشید.
- هدف یک ساله: برای سال آینده، چه هدفی را باید محقق کنید تا به هدف پنج ساله خود نزدیکتر شوید.
- هدف ماهانه: در این ماه، چه کاری را باید انجام دهید تا به هدف یک ساله خود نزدیکتر شوید.
- هدف هفتگی: در این هفته، چه اقدامی را باید انجام دهید تا به هدف ماهانه خود نزدیکتر شوید.
- هدف روزانه: امروز، چه کاری را باید انجام دهید تا به هدف هفتگی خود نزدیکتر شوید.
- همین حالا: همین حالا، چه کاری را باید انجام دهید تا به هدف روزانه خود نزدیکتر شوید.
کلر و پاپاسان در این فصل، به “اهمیت استفاده از سوال تمرکز” در هر مرحله از فرآیند هدفگذاری تاکید میکنند. آنها معتقدند که با پرسیدن این سوال، میتوانید بر روی مهمترین کاری که در حال حاضر میتوانید انجام دهید، تمرکز کنید و از پراکندگی انرژی جلوگیری کنید.
کلر و پاپاسان در این فصل، به خوانندگان توصیه میکنند که “اهداف خود را به صورت مکتوب ثبت کنند”. آنها معتقدند که نوشتن اهداف، باعث میشود تا آنها جدیتر شوند و احتمال تحقق آنها افزایش یابد.
کلر و پاپاسان در این فصل، به خوانندگان یادآوری میکنند که “هدفگذاری، یک فرآیند مداوم است”. شرایط و اولویتهای زندگی ممکن است تغییر کنند و لازم است که اهداف خود را به طور منظم بازبینی و تعدیل کنید.
به طور خلاصه، فصل هفتم “تککاری” به ما یادآوری میکند که دستیابی به اهداف بزرگ، نیازمند برنامهریزی دقیق، تعیین اهداف کوچکتر و عملیتر و استفاده مداوم از سوال تمرکز است. این فصل به ما میگوید که با شروع از اهداف بلندمدت و حرکت به سمت اهداف کوتاهمدت و اقدامات فوری، میتوانیم مسیر خود را به سوی موفقیت هموار کنیم و با تمرکز بر روی “یک کار” در هر لحظه، به نتایج خارقالعاده دست یابیم. در واقع، این فصل به ما میآموزد که موفقیت، نه یک اتفاق ناگهانی، بلکه یک سفر گام به گام و پیوسته است که با یک هدف بزرگ آغاز شده و با اقدامات کوچک روزانه محقق میشود.
فصل هشتم کتاب
تنها کاری که باید انجام دهید، تا زندگی خود را فوقالعاده کنید” با عنوان “اولویت دار عمل کنید” (Act on Priority) به بررسی چگونگی اجرای موثر استراتژی تککاری و تمرکز بر مهمترین کارها میپردازد. گری کلر و جی پاپاسان در این فصل، با ارائه راهکارهای عملی و مثالهای کاربردی، به خوانندگان نشان میدهند که چگونه میتوانند با اولویتبندی صحیح فعالیتها و اختصاص زمان و انرژی بیشتر به مهمترین کارها، به نتایج فوقالعاده دست یابند و از اتلاف وقت و انرژی در امور کماهمیت جلوگیری کنند.
کلر و پاپاسان در این فصل، به خوانندگان یادآوری میکنند که “وقت، محدود است” و نمیتوان تمام کارها را به طور همزمان انجام داد. به همین دلیل، انتخاب این که کدام کار را ابتدا انجام دهیم، بسیار مهم است.
کلر و پاپاسان در این فصل، به “اهمیت زمانبندی” اشاره میکنند. آنها معتقدند که باید زمان مشخصی را در طول روز به “تککاری” اختصاص دهید و در این زمان، تمام حواسپرتیها و عوامل مزاحم را از خود دور کنید.
کلر و پاپاسان در این فصل، به خوانندگان توصیه میکنند که از “ماتریس آیزنهاور” (Eisenhower Matrix) برای اولویتبندی وظایف خود استفاده کنند. ماتریس آیزنهاور، یک ابزار ساده و موثر است که به شما کمک میکند تا وظایف خود را بر اساس فوریت و اهمیت آنها دستهبندی کنید:
- مهم و فوری: این وظایف را بلافاصله انجام دهید.
- مهم و غیرفوری: این وظایف را برای آینده برنامهریزی کنید.
- غیرمهم و فوری: این وظایف را به دیگران تفویض کنید.
- غیرمهم و غیرفوری: این وظایف را حذف کنید.
کلر و پاپاسان در این فصل، به “قانون پارکینسون” (Parkinson’s Law) اشاره میکنند. قانون پارکینسون، بیان میکند که “کار، آنقدر گسترش مییابد که تمام زمان موجود برای تکمیل آن را پر کند.” به عبارت دیگر، اگر به خودتان یک هفته زمان برای انجام یک کار اختصاص دهید، آن کار یک هفته طول خواهد کشید. اما اگر به خودتان یک روز زمان اختصاص دهید، آن کار یک روز طول خواهد کشید. کلر و پاپاسان توصیه میکنند که برای افزایش بهرهوری، به خودتان زمان کمتری برای انجام کارها اختصاص دهید.
کلر و پاپاسان در این فصل، به “اهمیت نه گفتن” اشاره میکنند. آنها معتقدند که برای تمرکز بر روی مهمترین کارها، باید یاد بگیرید که به درخواستهایی که وقت و انرژی شما را هدر میدهند، “نه” بگویید.
به طور خلاصه، فصل هشتم “تککاری” به ما یادآوری میکند که برای دستیابی به نتایج فوقالعاده، باید اولویتدار عمل کنیم و زمان و انرژی خود را به مهمترین کارها اختصاص دهیم. این فصل به ما میگوید که باید از ماتریس آیزنهاور برای اولویتبندی وظایف خود استفاده کنیم، قانون پارکینسون را در نظر بگیریم و یاد بگیریم که به درخواستهای غیرضروری “نه” بگوییم. در واقع، این فصل به ما میآموزد که برای فتح قلهی موفقیت، باید مسیر را از سنگهای کمارزش پاک کنیم و گامهای استوار و هدفمند برداریم.
فصل نهم کتاب
تنها کاری که باید انجام دهید، تا زندگی خود را فوقالعاده کنید” با عنوان “بهره وری داشته باشید” (Live with Purpose) به بررسی راهکارها و استراتژیهایی برای افزایش بهرهوری و به حداکثر رساندن بازدهی در طول روز میپردازد. گری کلر و جی پاپاسان در این فصل با تاکید بر اهمیت ایجاد عادتهای سازنده، مدیریت زمان و انرژی، و تمرکز بر روی اقدامات کلیدی، به خوانندگان کمک میکنند تا به طور موثرتری به اهداف خود دست یابند و زندگی پربارتری را تجربه کنند.
کلر و پاپاسان در این فصل، به خوانندگان یادآوری میکنند که “بهرهوری، یک سفر است، نه یک مقصد”. آنها معتقدند که بهبود بهرهوری، یک فرآیند مستمر است و نیازمند تلاش، یادگیری و انطباق مداوم است.
کلر و پاپاسان در این فصل، به “اهمیت برنامهریزی روزانه” اشاره میکنند. آنها معتقدند که باید هر روز صبح، زمانی را به برنامهریزی برای روز پیش رو اختصاص دهید و مشخص کنید که چه کارهایی باید انجام دهید و چه زمانی باید آنها را انجام دهید.
کلر و پاپاسان در این فصل، به خوانندگان توصیه میکنند که “زمان طلایی” خود را شناسایی کنند. زمان طلایی، به زمانی از روز اشاره دارد که شما بیشترین انرژی و تمرکز را دارید. کلر و پاپاسان معتقدند که باید مهمترین کارهای خود را در زمان طلایی انجام دهید.
کلر و پاپاسان در این فصل، به “تکنیک پومودورو” (Pomodoro Technique) اشاره میکنند. تکنیک پومودورو، یک روش مدیریت زمان است که شامل کار کردن به مدت 25 دقیقه و سپس استراحت به مدت 5 دقیقه است. کلر و پاپاسان معتقدند که این تکنیک، به شما کمک میکند تا تمرکز خود را حفظ کنید و از فرسودگی جلوگیری کنید.
کلر و پاپاسان در این فصل، به اهمیت “حذف عوامل حواسپرتی” اشاره میکنند. آنها معتقدند که باید هر گونه عامل حواسپرتی (مانند تلفن همراه، شبکههای اجتماعی و ایمیل) را از محیط کار خود حذف کنید تا بتوانید به طور کامل بر روی کار خود تمرکز کنید.
کلر و پاپاسان در این فصل، به خوانندگان توصیه میکنند که “از قدرت نه گفتن استفاده کنند”. آنها معتقدند که باید به درخواستهایی که وقت و انرژی شما را هدر میدهند، “نه” بگویید.
کلر و پاپاسان در این فصل، به “اهمیت استراحت” اشاره میکنند. آنها معتقدند که استراحت کافی، به شما کمک میکند تا قدرت اراده خود را تجدید کنید و بهرهوری خود را افزایش دهید.
به طور خلاصه، فصل نهم “تککاری” به ما یادآوری میکند که بهرهوری، یک کلید اساسی برای دستیابی به نتایج فوقالعاده است. این فصل به ما میگوید که باید برنامهریزی کنیم، زمان طلایی خود را شناسایی کنیم، از تکنیک پومودورو استفاده کنیم، عوامل حواسپرتی را حذف کنیم، از قدرت نه گفتن استفاده کنیم و استراحت کافی داشته باشیم. در واقع، این فصل به ما میآموزد که بهرهوری، نه فقط به معنای کار کردن بیشتر، بلکه به معنای کار کردن هوشمندانهتر و هدفمندتر است.
فصل دهم
تنها چیزی که باید انجام دهید، تا زندگی خود را فوقالعاده کنید” با عنوان “سه تعهد” (The Three Commitments) به بررسی سه تعهد اساسی میپردازد که افراد برای دستیابی به نتایج خارقالعاده و رسیدن به بالاترین سطح عملکرد خود باید به آنها پایبند باشند. گری کلر و جی پاپاسان در این فصل، بر اهمیت این تعهدات به عنوان پایه و اساس موفقیت در مسیر تککاری تاکید میکنند و توضیح میدهند که چگونه این تعهدات، افراد را قادر میسازند تا بر چالشها غلبه کنند، انگیزه خود را حفظ کنند و به طور مداوم پیشرفت کنند.
کلر و پاپاسان در این فصل، سه تعهد کلیدی را معرفی میکنند:
- مسیر استادی را دنبال کنید: تعهد به یادگیری مستمر، بهبود مداوم و تبدیل شدن به یک متخصص در زمینه کاری خود. این تعهد به این معناست که همواره به دنبال فرصتهایی برای یادگیری مهارتهای جدید، گسترش دانش و افزایش تخصص خود باشید.
- به دنبال پاسخگویی باشید: تعهد به پذیرش مسئولیت برای نتایج کار خود و جستجوی بازخورد از دیگران. این تعهد به این معناست که باید در برابر عملکرد خود پاسخگو باشید، از اشتباهات خود درس بگیرید و از دیگران کمک بگیرید تا عملکرد خود را بهبود بخشید.
- قوانین محدود کننده باورها را به چالش بکشید: تعهد به زیر سوال بردن باورهای محدودکننده و منفی که مانع از پیشرفت شما میشوند. این تعهد به این معناست که باید از منطقه امن خود خارج شوید، ریسک کنید و به دنبال فرصتهای جدید باشید.
کلر و پاپاسان در این فصل، به خوانندگان یادآوری میکنند که “تعهد، یک انتخاب آگاهانه است”. آنها معتقدند که برای اینکه این تعهدات، تاثیر واقعی داشته باشند، باید آنها را به طور آگاهانه انتخاب کنید و به آنها پایبند باشید.
کلر و پاپاسان در این فصل، به “اهمیت تعهد به یک چیز” تاکید میکنند. آنها معتقدند که برای دستیابی به نتایج خارقالعاده، باید بر روی یک هدف واحد تمرکز کنید و تمام تلاش خود را برای رسیدن به آن هدف به کار گیرید.
کلر و پاپاسان در این فصل، به خوانندگان توصیه میکنند که “در مسیر استادی، صبور باشند”. آنها معتقدند که رسیدن به استادی، یک فرآیند زمانبر است و نیازمند تلاش، پشتکار و تعهد فراوان است.
به طور خلاصه، فصل دهم “تککاری” به ما یادآوری میکند که برای دستیابی به نتایج فوقالعاده، باید به سه تعهد اساسی پایبند باشیم: دنبال کردن مسیر استادی، جستجوی پاسخگویی و به چالش کشیدن قوانین محدود کننده باورها. این فصل به ما میگوید که با تعهد به این اصول، میتوانیم بر چالشها غلبه کنیم، انگیزه خود را حفظ کنیم و به طور مداوم پیشرفت کنیم. در واقع، این فصل به ما میآموزد که کلید دستیابی به اوج عملکرد، نه فقط در استعداد و توانایی، بلکه در تعهد و پایبندی به اصول اساسی نهفته است.
فصل یازدهم
تنها کاری که باید انجام دهید، تا زندگی خود را فوقالعاده کنید” با عنوان “چهار دزد” (The Four Thieves) به بررسی چهار عامل اصلی میپردازد که میتوانند تمرکز، انرژی و بهرهوری شما را به سرقت ببرند و مانع از دستیابی به نتایج فوقالعاده شوند. گری کلر و جی پاپاسان در این فصل، با شناسایی این عوامل مخرب، به خوانندگان کمک میکنند تا از آنها آگاه شوند و راهکارهایی برای مقابله با آنها ارائه میدهند.
کلر و پاپاسان در این فصل، چهار “دزد” اصلی بهرهوری را معرفی میکنند:
- ناتوانی در گفتن “نه”: ناتوانی در رد درخواستها و تعهدات غیرضروری که وقت و انرژی شما را هدر میدهند.
- ترس از آشفتگی: نگرانی بیش از حد درباره تمیز و مرتب بودن محیط کار و وسایل شخصی، که میتواند وقت زیادی را تلف کند.
- اولویتهای نامرتب: عدم توانایی در تشخیص مهمترین کارها و تمرکز بر روی آنها.
- محیط نامناسب: وجود عوامل حواسپرتی (مانند تلفن همراه، شبکههای اجتماعی و همکاران پرحرف) در محیط کار.
کلر و پاپاسان در این فصل، به خوانندگان توصیه میکنند که با “شناسایی دزدهای شخصی خود” شروع کنند. برای این کار، میتوانید به طور دقیق به نحوه گذراندن وقت خود توجه کنید و ببینید که چه عواملی بیشترین تاثیر را بر روی تمرکز و بهرهوری شما دارند.
کلر و پاپاسان در این فصل، برای هر یک از این دزدها، راهکارهای خاصی را ارائه میدهند:
- برای مقابله با ناتوانی در گفتن “نه”، یاد بگیرید که چگونه به طور محترمانه و قاطعانه به درخواستهایی که با اولویتهای شما همسو نیستند، “نه” بگویید.
- برای مقابله با ترس از آشفتگی، یک سیستم سازماندهی ساده ایجاد کنید و فقط وسایلی را که به آنها نیاز دارید، در دسترس داشته باشید.
- برای مقابله با اولویتهای نامرتب، از “سوال تمرکز” استفاده کنید تا مهمترین کار خود را در هر لحظه مشخص کنید.
- برای مقابله با محیط نامناسب، یک محیط کار آرام و بدون مزاحمت ایجاد کنید و از تمام عوامل حواسپرتی دوری کنید.
کلر و پاپاسان در این فصل، به خوانندگان یادآوری میکنند که “مبارزه با دزدها، یک فرآیند مداوم است”. آنها معتقدند که باید به طور منظم محیط کار و عادات خود را بررسی کنید و از اینکه دزدها دوباره وارد زندگی شما نشدهاند، اطمینان حاصل کنید.
به طور خلاصه، فصل یازدهم “تککاری” به ما یادآوری میکند که برای دستیابی به نتایج فوقالعاده، باید از دزدان بهرهوری خود آگاه باشیم و به طور فعال با آنها مقابله کنیم. این فصل به ما میگوید که باید یاد بگیریم که “نه” بگوییم، محیط کار خود را مرتب کنیم، اولویتهای خود را مشخص کنیم و از عوامل حواسپرتی دوری کنیم. در واقع، این فصل به ما میآموزد که برای تمرکز بر روی “یک کار” و دستیابی به اوج عملکرد، باید از تمام موانع و عوامل مزاحمی که سد راه ما میشوند، دوری کنیم.
فصل دوازدهم
: تنها چیزی که باید انجام دهید، تا زندگی خود را فوقالعاده کنید” با عنوان “سفر” (The Journey) به جمعبندی مطالب کتاب میپردازد و بر این نکته تاکید میکند که دستیابی به نتایج فوقالعاده، یک فرآیند مستمر و سفری بیپایان است که نیازمند تعهد، تلاش، یادگیری و انعطافپذیری است. گری کلر و جی پاپاسان در این فصل، خوانندگان را تشویق میکنند تا از اصول تککاری در تمام جنبههای زندگی خود استفاده کنند و از این سفر پرماجرا و هیجانانگیز لذت ببرند.
کلر و پاپاسان در این فصل، به خوانندگان یادآوری میکنند که “موفقیت، یک مقصد نیست، بلکه یک سفر است”. آنها معتقدند که مهمترین چیز، لذت بردن از فرآیند یادگیری، رشد و پیشرفت است و نه صرفاً رسیدن به اهداف تعیینشده.
کلر و پاپاسان در این فصل، بر “اهمیت تعهد” (Commitment) تاکید میکنند. آنها معتقدند که برای دستیابی به نتایج فوقالعاده، باید به اصول تککاری متعهد باشید و به طور مداوم آنها را در زندگی روزمره خود به کار بگیرید.
کلر و پاپاسان در این فصل، به خوانندگان توصیه میکنند که “از شکستها نترسند”. آنها معتقدند که شکست، بخشی اجتنابناپذیر از فرآیند یادگیری و رشد است و باید از آن به عنوان فرصتی برای بهبود عملکرد خود استفاده کرد.
کلر و پاپاسان در این فصل، به “اهمیت انعطافپذیری” اشاره میکنند. آنها معتقدند که شرایط و اولویتهای زندگی ممکن است تغییر کنند و لازم است که اهداف و برنامههای خود را بر اساس این تغییرات تنظیم کنید.
کلر و پاپاسان در این فصل، به “قدرت تمرکز” تاکید میکنند و به خوانندگان توصیه میکنند که همواره بر روی “یک کار” تمرکز کنند و از پراکندگی انرژی جلوگیری کنند.
کلر و پاپاسان در این فصل، به خوانندگان یادآوری میکنند که “هدف، وسیله را توجیه نمیکند”. آنها معتقدند که باید به اخلاق و ارزشهای خود پایبند باشید و از انجام کارهایی که با آنها در تضاد هستند، خودداری کنید.
کلر و پاپاسان در این فصل، به خوانندگان توصیه میکنند که “به دیگران کمک کنند”. آنها معتقدند که کمک به دیگران، نه تنها به آنها سود میرساند، بلکه به شما نیز احساس خوبی میدهد و به شما کمک میکند تا زندگی معنادارتری داشته باشید.
کلر و پاپاسان در این فصل، با لحنی امیدوارکننده و الهامبخش، خوانندگان را به “ادامه دادن سفر” دعوت میکنند. آنها معتقدند که با استفاده از اصول تککاری، میتوان به هر چیزی که میخواهید دست یافت و زندگی فوقالعادهای را تجربه کرد.
به طور خلاصه، فصل دوازدهم “تککاری” یک جمعبندی قدرتمند و الهامبخش از تمام آموختههای کتاب است. این فصل به ما یادآوری میکند که موفقیت، یک سفر است و نه یک مقصد، و برای رسیدن به آن، باید به اصول تککاری متعهد باشیم، از شکستها درس بگیریم، انعطافپذیر باشیم، بر روی یک چیز تمرکز کنیم و به دیگران کمک کنیم. در واقع، این فصل به ما میآموزد که کلید یک زندگی فوقالعاده، در انتخاب یک هدف و برداشتن گامهای کوچک و پیوسته به سوی آن نهفته است و سفری است که هرگز نباید متوقف شود.
پرسشنامه خودارزیابی: یک زندگی فوقالعاده با تککاری (بر اساس کتاب “تککاری” اثر گری کلر و جی پاپاسان)
هدف: این پرسشنامه به شما کمک میکند تا میزان انطباق خود با اصول “تککاری” و میزان استفاده از این اصول برای دستیابی به نتایج فوقالعاده در زندگی خود را ارزیابی کنید. لطفاً با صداقت به سؤالات پاسخ دهید و گزینهای را انتخاب کنید که نزدیکترین توصیف را از وضعیت فعلی شما ارائه میدهد.
نحوه امتیازدهی: در انتهای پرسشنامه، پاسخنامه و نحوه تفسیر امتیازات ارائه شده است.
سوالات:
- چقدر معتقدم که تمام وظایف و مسئولیتهایم به یک اندازه اهمیت دارند؟
- الف) کاملاً معتقدم که همه چیز به یک اندازه مهم است و باید به همه آنها توجه کنم (1 امتیاز)
- ب) بیشتر معتقدم که همه چیز به یک اندازه مهم است، اما سعی میکنم اولویتبندی کنم (2 امتیاز)
- ج) میدانم که برخی کارها مهمتر از بقیه هستند، اما به سختی میتوانم آنها را تشخیص دهم (3 امتیاز)
- د) معمولاً میتوانم مهمترین کارها را تشخیص دهم و بر روی آنها تمرکز کنم (4 امتیاز)
- ه) به خوبی میدانم که کدام کارها بیشترین تاثیر را دارند و تمام تمرکزم را بر روی آنها میگذارم (5 امتیاز)
- چقدر در طول روز به انجام چند کار به طور همزمان (چندوظیفگی) میپردازم؟
- الف) همواره در حال انجام چند کار به طور همزمان هستم (1 امتیاز)
- ب) بیشتر اوقات در حال انجام چند کار به طور همزمان هستم (2 امتیاز)
- ج) سعی میکنم از چندوظیفگی اجتناب کنم، اما همیشه موفق نمیشوم (3 امتیاز)
- د) معمولاً بر روی یک کار در یک زمان تمرکز میکنم (4 امتیاز)
- ه) همواره بر روی یک کار واحد تمرکز میکنم و از چندوظیفگی به طور کامل اجتناب میکنم (5 امتیاز)
- چقدر برای دستیابی به اهدافم، به انضباط شخصی متکی هستم؟
- الف) فکر میکنم برای رسیدن به هر هدفی، نیاز به انضباط آهنین دارم (1 امتیاز)
- ب) سعی میکنم با انضباط کارها را انجام دهم، اما اغلب موفق نمیشوم (2 امتیاز)
- ج) میدانم که انضباط مهم است، اما سعی میکنم از روشهای دیگری هم استفاده کنم (3 امتیاز)
- د) از انضباط به عنوان ابزاری برای ایجاد عادتهای مثبت استفاده میکنم (4 امتیاز)
- ه) به خوبی توانستهام عادتهای مثبت را در زندگی خود نهادینه کنم و دیگر نیازی به انضباط زیاد ندارم (5 امتیاز)
- هنگام مواجهه با وسوسهها و عوامل حواسپرتی، چقدر میتوانم اراده خود را حفظ کنم و بر روی کارم تمرکز کنم؟
- الف) به راحتی تسلیم وسوسهها میشوم و تمرکز خود را از دست میدهم (1 امتیاز)
- ب) سعی میکنم در برابر وسوسهها مقاومت کنم، اما اغلب شکست میخورم (2 امتیاز)
- ج) تا حدی میتوانم در برابر وسوسهها مقاومت کنم (3 امتیاز)
- د) معمولاً میتوانم بر روی کارم تمرکز کنم و وسوسهها را نادیده بگیرم (4 امتیاز)
- ه) به خوبی میتوانم محیط خود را طوری مدیریت کنم که وسوسهها به حداقل برسند و تمرکزم حفظ شود (5 امتیاز)
- چقدر معتقدم که برای دستیابی به موفقیت، باید در تمام جنبههای زندگی خود (کار، خانواده، سلامتی، روابط اجتماعی و غیره) تعادل برقرار کنم؟
- الف) معتقدم تعادل کامل، یک هدف ضروری و دستیافتنی است (1 امتیاز)
- ب) تلاش میکنم تا در تمام جنبههای زندگیام تعادل برقرار کنم، اما اغلب احساس خستگی میکنم (2 امتیاز)
- ج) میدانم که تعادل کامل غیرممکن است، اما سعی میکنم تا حد امکان به آن نزدیک شوم (3 امتیاز)
- د) بر روی جنبههای مهمتر زندگیام تمرکز میکنم و جنبههای دیگر را در صورت نیاز به تعویق میاندازم (4 امتیاز)
- ه) معتقدم توازن متقابل بهترین رویکرد است و در زمانهای مختلف، بر روی جنبههای مختلف زندگیام تمرکز میکنم (5 امتیاز)
- چقدر از “سوال تمرکز” (What’s the ONE Thing) برای تعیین اولویتهای خود استفاده میکنم؟
- الف) با مفهوم سوال تمرکز آشنا نیستم (1 امتیاز)
- ب) اسم سوال تمرکز را شنیدهام، اما نمیدانم چگونه از آن استفاده کنم (2 امتیاز)
- ج) گاهی اوقات از سوال تمرکز استفاده میکنم (3 امتیاز)
- د) به طور منظم از سوال تمرکز برای تعیین مهمترین کار روزانه خود استفاده میکنم (4 امتیاز)
- ه) سوال تمرکز، به یک عادت در زندگی من تبدیل شده است و به طور خودکار از آن استفاده میکنم (5 امتیاز)
- چقدر از زمان طلایی خود (زمانی از روز که بیشترین انرژی و تمرکز را دارم) به طور موثر استفاده میکنم؟
- الف) زمان طلایی خود را صرف فعالیتهای کماهمیت میکنم (1 امتیاز)
- ب) سعی میکنم از زمان طلایی خود به درستی استفاده کنم، اما همیشه موفق نمیشوم (2 امتیاز)
- ج) معمولاً از زمان طلایی خود برای انجام کارهای مهم استفاده میکنم (3 امتیاز)
- د) زمان طلایی خود را به طور کامل به مهمترین کارهایم اختصاص میدهم (4 امتیاز)
- ه) زمان طلایی خود را با برنامهریزی دقیق و اجرای منظم، به یک ابزار قدرتمند برای افزایش بهرهوری تبدیل کردهام (5 امتیاز)
- چقدر به حفظ انرژی فیزیکی و ذهنی خود (از طریق خواب کافی، تغذیه مناسب و ورزش) اهمیت میدهم؟
- الف) به سلامت جسمانی خود توجه نمیکنم (1 امتیاز)
- ب) میدانم که سلامت جسمانی مهم است، اما نمیتوانم به طور منظم از خودم مراقبت کنم (2 امتیاز)
- ج) سعی میکنم به سلامت جسمانی خود توجه کنم، اما همیشه موفق نمیشوم (3 امتیاز)
- د) به طور منظم از سلامت جسمانی خود مراقبت میکنم (4 امتیاز)
- ه) سلامت جسمانی، بخشی جداییناپذیر از زندگی من است و به آن اولویت میدهم (5 امتیاز)
- چقدر در برابر عوامل حواسپرتی (مانند تلفن همراه، شبکههای اجتماعی و غیره) مقاوم هستم؟
- الف) به راحتی حواسم پرت میشود و نمیتوانم بر روی کارم تمرکز کنم (1 امتیاز)
- ب) سعی میکنم از عوامل حواسپرتی دوری کنم، اما همیشه موفق نمیشوم (2 امتیاز)
- ج) معمولاً میتوانم عوامل حواسپرتی را مدیریت کنم (3 امتیاز)
- د) به طور فعال از ابزارها و تکنیکهایی برای کاهش عوامل حواسپرتی استفاده میکنم (4 امتیاز)
- ه) محیط کار من به گونهای طراحی شده است که عوامل حواسپرتی به حداقل برسند و تمرکز من حفظ شود (5 امتیاز)
- چقدر از اهمیت ایجاد عادتهای سازنده و خودکار کردن رفتارهای مفید آگاه هستم و برای آن تلاش میکنم؟
- الف) به ایجاد عادتها اعتقادی ندارم و معتقدم باید به طور لحظهای تصمیم بگیرم (1 امتیاز)
- ب) میدانم که ایجاد عادت خوب است، اما نمیتوانم به طور مداوم به آنها پایبند باشم (2 امتیاز)
- ج) سعی میکنم عادتهای مثبتی در زندگی خود ایجاد کنم (3 امتیاز)
- د) به طور آگاهانه و سیستماتیک برای ایجاد عادتهای جدید تلاش میکنم (4 امتیاز)
- ه) عادتهای مثبت، بخش جداییناپذیر از زندگی من هستند و به طور خودکار انجام میشوند (5 امتیاز)
پاسخنامه و امتیازدهی:
- مجموع امتیازات: پس از پاسخ دادن به تمام سوالات، امتیازات خود را جمع بزنید.
- تفسیر نتایج:
- 10-25 امتیاز: به نظر میرسد که شما هنوز با اصول “تککاری” آشنا نیستید و یا در پیادهسازی آنها در زندگی خود با چالشهایی روبرو هستید. مطالعه دقیقتر کتاب “تککاری” و تمرین راهکارهای ارائه شده در آن، میتواند به شما کمک کند تا بهرهوری خود را افزایش دهید و به نتایج فوقالعاده دست یابید.
- 26-35 امتیاز: شما درک خوبی از بسیاری از اصول مطرح شده در کتاب “تککاری” دارید و تلاشهایی برای پیادهسازی آنها در زندگی خود انجام میدهید. با این حال، هنوز جای پیشرفت وجود دارد و میتوانید با تمرکز بیشتر بر روی نکات کلیدی و به کارگیری راهکارهای عملی، به نتایج بهتری برسید.
- 36-50 امتیاز: شما به طور قوی با اصول “تککاری” همسو هستید و به نظر میرسد که به طور موثری از این اصول در زندگی خود استفاده میکنید. ادامه این مسیر و به اشتراکگذاری تجربیات خود با دیگران، میتواند به شما و اطرافیانتان کمک کند تا به پتانسیل کامل خود برسید و زندگی فوقالعادهای را تجربه کنید.
تمرین ها
کتاب The One Thing نوشته Gary Keller بر روی اهمیت تمرکز و اولویتبندی در زندگی و کار تاکید دارد. تمرینهایی که در زیر آورده شده است، بر اساس اصول این کتاب طراحی شدهاند و میتوانند به شما کمک کنند تا تمرکز خود را تقویت کنید و در مسیر دستیابی به هدفهای مهمتان پیشرفت کنید.
تمرینها بر اساس The One Thing:
1. تمرین تعیین “یک چیز” برای امروز
- هدف: تمرکز روی یک اولویت بزرگ برای روز جاری
- روش: هر روز صبح، تنها یک سوال از خود بپرسید: “اگر فقط یک کار را امروز انجام دهم که همه چیز را برای من سادهتر کند، آن کار چیست?”
- عملکرد: این کار باید مهمترین وظیفهای باشد که اگر آن را انجام دهید، به شما کمک میکند تا به سایر امور هم بهتر رسیدگی کنید.
- نتیجه: زمانی که شما روی مهمترین کار روزانه خود تمرکز میکنید، کارهای دیگر به صورت خودکار سادهتر و مدیریتپذیرتر خواهند شد.
2. تمرین محدود کردن حواسپرتیها
- هدف: اجتناب از حواسپرتیها و تمرکز بیشتر بر “یک چیز”
- روش: قبل از شروع هر کار بزرگ، یک فهرست از عوامل حواسپرتی که ممکن است شما را از مسیر خود دور کند، بنویسید. سپس یک محیط کاری برای خود بسازید که این حواسپرتیها را کاهش دهد (مثلاً گوشی خود را در حالت بیصدا قرار دهید یا فضای کاری خود را مرتب کنید).
- عملکرد: برای هر جلسه کاری، حتماً یک بازه زمانی مشخص را تعیین کنید و در این زمان به هیچ عنوان به موارد غیرضروری توجه نکنید.
- نتیجه: با کم کردن حواسپرتیها، میتوانید تمرکز بیشتری داشته باشید و سریعتر به هدفتان برسید.
3. تمرین “یک چیز” در تمام جنبههای زندگی
- هدف: شناسایی و اولویتبندی هدفهای اصلی در زندگی
- روش: به جنبههای مختلف زندگی خود (سلامتی، روابط، کار، رشد شخصی و غیره) فکر کنید. برای هر جنبه، تنها یک چیز که بیشترین تاثیر را بر زندگی شما میگذارد، تعیین کنید. به عنوان مثال، اگر اولویت شما در حال حاضر سلامتی است، “تمرین منظم” ممکن است “یک چیز” باشد.
- عملکرد: هر روز برای انجام “یک چیز” در هر بخش از زندگیتان تمرکز کنید. در این صورت، به تدریج در تمام جوانب زندگیتان پیشرفت خواهید کرد.
- نتیجه: با تمرکز بر “یک چیز” در هر بخش، نه تنها زندگی شما متعادلتر میشود، بلکه شما نیز به پیشرفت پایدار خواهید رسید.
4. تمرین ممانعت از چندوظیفهای بودن
- هدف: تمرکز تنها بر روی یک فعالیت در هر زمان
- روش: به مدت یک هفته هر زمان که کارهایی را همزمان انجام میدهید، متوقف کنید. تمرین کنید که فقط یک کار را در یک زمان انجام دهید و از شروع همزمان چند پروژه خودداری کنید.
- عملکرد: از امروز، تنها روی یک کار تمرکز کنید و آن را تا پایان انجام دهید قبل از اینکه سراغ کار بعدی بروید.
- نتیجه: تمرکز کامل بر یک کار در هر زمان باعث میشود که کیفیت کار شما بالاتر برود و در نتیجه کارهای بیشتری را با موفقیت به پایان برسانید.
5. تمرین “یک چیز” به عنوان یک عادت روزانه
- هدف: تبدیل کردن تمرکز بر روی یک کار به یک عادت روزانه
- روش: هر روز صبح زمانی را برای بازنگری به “یک چیز” خود اختصاص دهید. این کار میتواند مدت زمان کوتاهی باشد که طی آن مرور میکنید که امروز چه چیزی برای شما اهمیت بیشتری دارد و چه اقدامی باید انجام دهید تا به آن هدف نزدیکتر شوید.
- عملکرد: هر روز خود را با توجه به “یک چیز” راهنمایی کنید و در پایان روز، موفقیت خود را ارزیابی کنید.
- نتیجه: با تمرین روزانه این عادت، به تدریج قادر خواهید بود اهداف بزرگتر را به راحتی دنبال کنید.
6. تمرین “یک چیز” در طول ماه
- هدف: شناسایی و اجرای یک پروژه بزرگ در طول ماه
- روش: هر ماه یک پروژه بزرگ انتخاب کنید که برای رسیدن به اهداف بلندمدت شما ضروری باشد. تمام تمرکز خود را بر روی این پروژه قرار دهید و از آن به عنوان اولویت اصلی ماه خود استفاده کنید.
- عملکرد: این پروژه میتواند هر چیزی باشد، از نوشتن کتاب تا راهاندازی یک کسبوکار یا یادگیری یک مهارت جدید. برای آن یک زمانبندی دقیق تعیین کنید.
- نتیجه: به تدریج پروژههای بزرگ شما تکمیل میشوند و شما به سمت اهداف بلندمدت خود حرکت میکنید.
7. تمرین ارزیابی روزانه
- هدف: ارزیابی روزانه عملکرد خود
- روش: هر روز شب، یک ارزیابی سریع از روز خود انجام دهید. از خود بپرسید: “آیا امروز بر مهمترین هدفم تمرکز داشتم؟ آیا توانستم “یک چیز” را به درستی انجام دهم؟”
- عملکرد: این ارزیابی به شما کمک میکند تا خود را مسئولیتپذیر نگه دارید و در صورتی که از مسیر خارج شدهاید، به سرعت به آن بازگردید.
- نتیجه: با این ارزیابی روزانه، شما همیشه در مسیر درست خواهید ماند و میتوانید نتایج بهتری کسب کنید.
نتیجهگیری:
تمرینهای بالا به شما کمک میکنند تا اصول کتاب The One Thing را به طور عملی در زندگی خود پیادهسازی کنید. با تمرکز بر “یک چیز”، میتوانید به تدریج به موفقیتهای بزرگ دست یابید و از پراکندگی ذهنی و مشکلات کمبود تمرکز رهایی یابید.
لطفا برای سفارش فایل خود هیپنوتیزم در واتس اپ پیام دهید.
آخرین دیدگاهها