توضیحات
### معرفی کتاب: با هوش ترید کن نه با احساسات
کتاب “با هوش ترید کن نه با احساسات” نوشته دکتر فریبرز ارباسی، یک مینیبوک کاربردی و الهامبخش است که معاملهگری را از زاویهای نو بررسی میکند. این کتاب فراتر از استراتژیهای فنی و اندیکاتورها میرود و بر روانشناسی معامله تمرکز دارد؛ جایی که احساساتی مانند ترس، طمع و خشم اغلب باعث شکستهای مالی میشوند. با ترکیب داستانهای واقعی تاریخی (مانند شب سیاه مونتکارلو یا آتشسوزی آزمایشگاه ادیسون) و اصول علوم اعصاب مدرن، نویسنده به شما کمک میکند تا سیمپیچی مغزتان را “هک” کنید و به جای ترید انتقامی، با صبر و هوشمندی عمل کنید. این کتاب مانند یک شبیهساز پرواز برای ذهن عمل میکند و با تمرینهای عملی فیزیکی، شما را برای مواجهه با طوفانهای بازار آماده میسازد. اگر معاملهگر هستید و از ضررهای احساسی خسته شدهاید، این کتاب کوتاه اما قدرتمند، راهنمایی ضروری برای تبدیل شدن به یک تریدر حرفهای است. منتشرشده در نوامبر ۲۰۲۵، این اثر مناسب همه سطوح از مبتدی تا پیشرفته است و میتواند نقطه عطفی در مسیر موفقیت مالی شما باشد.
### گزیدههایی از کتاب
در ادامه، چند گزیده منتخب از فصلهای مختلف کتاب آورده شده است تا طعم محتوای الهامبخش و کاربردی آن را بچشید:
1. **از مقدمه: چرا این کتاب مغز شما را تغییر میدهد؟**
“معاملهگری فریبندهترین شغل دنیاست. روی سطح همه چیز ریاضیات و منطق به نظر میرسد: کندلهای سبز و قرمز، خطوط حمایت و اعداد فیبوناچی. اما هر کسی که یک بار پول واقعی را در بازار به خطر انداخته، حقیقت را میداند: مانیتور شما یک آینه است. وقتی به چارت نگاه میکنید، نوسان قیمت را نمیبینید؛ شما بازتابی عریان از ترسها، طمعها و میل پنهان خود به انتقام را میبینید. هر کلیک موس یک تصمیم مالی نیست؛ یک تخلیهی هیجانی است.”
2. **از فصل ۱: شب سیاه مونتکارلو**
“چرخ رولت حافظه ندارد. چرخ نمیداند دور قبلی سیاه بوده یا قرمز. او هیچ دینی به گذشته ندارد. هر چرخش یک رویداد مستقل و تازه است. اما مغز ما، این ماشین الگوساز، نمیتواند ‘استقلال رویدادها’ را بپذیرد. ما داستان میسازیم: ‘چون بازار خیلی ریخته، باید برگردد’ یا ‘چون من سه بار ضرر کردم، بازار باید به من سود بدهد’. در روانشناسی به این پدیده ‘مغالطه قمارباز’ میگویند. معامله انتقامی دقیقا از همین نقطه شروع میشود: باور به اینکه بازار یک موجود زنده است که حساب و کتاب دارد و حالا نوبت اوست که جبران کند.”
3. **از فصل ۳: آزمایشگاه آتش توماس ادیسون**
“واکنش طبیعی یک ذهن تربیتنشده به ضرر سنگین (آتشسوزی)، خشم و تلاش برای نجات چیزهایی است که دیگر وجود ندارند. اگر ادیسون یک ‘معاملهگر انتقامی’ بود، وسط آتش میپرید تا کاغذهای سوخته را نجات دهد و خودش هم میسوخت. اما ادیسون رازی را میدانست که در روانشناسی به آن ‘بازنگری شناختی’ میگویند. در ترید، ‘ضرر’ معمولا به معنای ‘شکست’ یا ‘حماقت’ تفسیر میشود. این تفسیر دردناک است و مغز میخواهد با انتقام گرفتن (سود فوری) این درد را تسکین دهد. اما ادیسون ضرر را بازتعریف کرد: او آن را ‘هزینهی پاکسازی’ نامید.”
4. **از فصل ۵: کمردرد جورج سوروس**
“سوروس متوجه شده بود که بدنش زودتر از ذهنش به ناهماهنگیهای بازار واکنش نشان میدهد. وقتی پوزیشنهایش در خطر بودند اما هنوز در نمودار چیزی مشخص نبود، استرس پنهان باعث اسپاسم عضلات کمرش میشد. او یاد گرفته بود که به این درد احترام بگذارد. او نمیگفت ‘کمرم درد میکند پس قرص میخورم و ادامه میدهم’. او میگفت ‘کمرم درد میکند پس چیزی غلط است. باید خارج شوم’. اکثر معاملهگران آماتور برعکس عمل میکنند: آنها وقتی وارد فاز انتقامی میشوند، دندانهایشان را به هم فشار میدهند، شانههایشان بالا میرود، نفسشان حبس میشود و مشتشان روی موس گره میخورد. بدن آنها فریاد میزند: ‘خطر! ما در حالت جنگ هستیم!’ اما آنها این سیگنالها را نادیده میگیرند.”
5. **از فصل ۹: اثر سامورایی**
“میاموتو موساشی معتقد بود جنگ واقعی قبل از برخورد شمشیرها تمام میشود. اگر بتوانی در ذهنت پیروز شوی (یعنی آرامش مطلق را حفظ کنی)، پیروزی در واقعیت قطعی است. تریدر انتقامی همان جوان خشمگین است که قبل از اینکه بازار حرکتی کند، خودش را شکست داده است. در هنرهای رزمی اصطلاحی وجود دارد به نام ‘میزو نو کوکورو’ یا ‘ذهنی همچون آب’. آب آرام تصویر ماه را کامل و بدون نقص بازتاب میدهد. اما اگر آب متلاطم شود، تصویر ماه تکهتکه و کجومعوج دیده میشود. ذهن یک معاملهگر باید مثل آب آرام باشد تا بتواند واقعیت بازار را دقیقا همانطور که هست ببیند.”
این گزیدهها تنها بخشی از محتوای غنی کتاب هستند. برای مطالعه کامل، کتاب را دانلود یا خریداری کنید!






نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.